دخترا روزمون مبارک!
miraculous
everything about miraculous
میراکلس شانگهای
لوگوش خیلی باحاله
بی صبرانه منتظرم
#miraculous_shanghai
های گایز
اینم از قسمت2رمانم،چرا نظر نمیدید؟
نظر فراموش نشه
من:آهنگ میراکلس؟حتما خیالاتی شدی
_نه،باور کن بلیر!بیانشونت بدم.
_خیلی خب،باشه ولی اگه دروغ گفته باشی به بابا میگم نبرتت گردش آخر هفته.
از تختم پایین میام و دمپایی های مخملم رو میپوشم و به اتاقش میرم.اون راست میگه،از کمد صدای آهنگ میراکلس میاد!
امیلی:دیدی راست گفتم.
در کمد رو باز می کنم،این صدای میوزیک باکس(جعبه ی موسیقی) امیلیه!مامان و بابا روز تولدش اونو براش خریدند،وقتی جعبه رو کوک می کنیم جعبه باز میشه و مجسمه ی کت نوار که داره به
لیدی باگ رز میده میچرخه.
من:این فقط صدای میوزیک باکسته،واسه این من رو ساعت 3 نصفه شب بیدار کردی؟!
_اما من اون رو کوک نکردم،اون چطوری خودش کار میکنه؟
با خودم فکر میکنم،امیلی درست میگه.
من:حتما خراب شده،فردا به بابا میگیم اون رو ببیره تعمیرگاه تا درستش کنند.حالا برو بخواب.
الکسا و برایدن رو میبینم که به اتاق امیلی میان.
من:شما هم بیدار شدین؟
الکسا:یه صدایی من و برایدن رو از خواب بیدار کرد.
_این صدای میوزیک باکس امیلی بود،امیلی میگه کوکش نکرده ولی جعبه خود به خود کار میکنه.
برایدن(با تعجب):چطور ممکنه؟
من:شاید خراب شده.
الکسا:نگاه کنید!
اون به زیر جعبه اشاره میکنه.
جعبه رو برعکس می کنم و به زیرش نگاه می کنم.
من:خدای من!چطوری تا الان متوجه این نشده بودیم!زیرش نوشته من رو 5 بار کوک کن.
الکسا:حتما یه شوخی مسخره است.
برایدن:اما امتحانش که ضرری نداره.
من:حیلی خب،امتحانش می کنیم.
جعبه رو 5 بار کوک می کنم.جعبه مثل همیشه باز میشه و و می چرخه.
الکسا:خب؟هیچ اتفاقی نیفتاد.
_درسته الکسا،این فقط یه شوخی مسخره است.
اما یهو هاله ی سفیدی دورمون ظاهر میشه!
امیلی:چه اتفاقی داره میفته؟
من:نمیدونم،خیلی عجیبه!
الکسا:نگاه کنید!زیر پامون داره خالی میشه!
برایدن:پس اون فقط یه میوزیک باکس ساده نیود!
هممون با هم سقوط می کنیم!جیغغغغغغ!!!!!!آخ!محکم به زمین برخورد می کنیم و دیگه هیچی متوجه نمیشیم.
منتظر پارت بعدی باشین!
به خاطر غلطای املایی ببخشید
بازم میگم،نظر فراموش نشه
دقیقامیراکلس صحنه داره اصلا واسه بچه ها مناسب نیست اون وقت همه میان میراکلس میبینند:-\
میخوام ثابت کنم مرینت جاست ا فرند نیستقابل توجه آدرین:-\به عنوان یه فن میگم اینقدر نگو جاست ا فرند
اگه مرینت جاست ا فرند بود:
1-چرا همیشه تو اولین نفری هستی که از مرینت دفاع میکنه؟
2-چرا باهاش رقصیدی؟
3-چرا بین این همه آدم از مرینت مشورت گرفتی؟
4-چرا اینقدر برات مهمه که مرینت از تو خوشش میاد یا نه؟
5-چرا وقتی بقیه بغلت می کنند و میبوسنت خودتو عقب میکشی ولی با مرینت مشکلی نداری؟(بقیه منظورم کلویی،کاگامی و لایلاست:-\)
6-چرا اینقدر از مرینت تعریف میکنی؟
7-چرا سعی میکنی با شوخیات مرینت رو بخندونی؟
8-چرا اینقدر جمله ی شیز جاست ا فرند رو تکرار میکنی؟(خب غیر عادیه دیگه معلومه میخوای خودتو قانع کنی ولی میدونی جاست ا فرند نیست:-\)
#جرمی_زاگ_جرت_میدم
لایک و کامنت فراموووش نشههههه
اه،بازم نشد.لیدی باگو کت نوارو میگم،بازم نشد توی این قسمت هویت همدیگرو بفهمنلیدی باگ و کت نوار شخصیتای انیمیشن مورد علاقه من یعنی میراکلس هستند.امشب با امیلی،خواهر کوچیک شیش سالم که موهای بور قهوه ایش رو دور سرش ریخته و بلوز دامن سفید صورتیشو پوشده و دوستام الکسا برایدن که سیزده سالشونه و همسن من هستند قسمت 25 و 26 میراکلس رو نگاه کردیم.الکسا موهای بلوندشو دم اسبی بسته و جاکت قرمز و شلوار جین پوشیده.برایدن هم موهاش قهوه ای بوره و یه تیشرت سفید که روش نوشته cool boyو روی اون یه جاکت مشکی چوشیده.منم بلیر هستم.موهام مثل مامانم قرمز و بوره.شلوار جین و یه هودی مشکی پوشیدم.
امیلی با عصبانیت پاهاشو میکوبونه به زمین و میگه:اه،مگه قرار نبود تو این قسمت هویت همدیگرو بفهمن؟
الکسا:این قسمت زودتر از قسمت 23 و 24 اومد،شاید توی اون قسمتا بفهمن.درسته بلیر؟
من:آره،شاید منظور جرمی اون قسمتا بوده
برایدن(چشماشو تو کاسه میچرخونه):شایدم داره حرص ما رو در میاره مثل اون موقع که گفته بود ما دیگه کت نوارو نمی بینیم و بعد گفت میخواسته هیجان رو بیشتر کنه
حال هممون گرفته شد
الکسا:بیخیال!شایدم جرمی این حرفو نزده و یه فندوم الکی شایعه سازی کرده،دیر یا زود اونا هویت همو میفهمنحالا کی دلش میراکلس بازی میخواد؟
امیلی با شنیدن این حرف کشف هویت رو به کلی فراموش میکنه و با خوشحالی میگه:من میخوام لیدی باگ باشم!
برایدن:کت نوار رو فراموش نکنید!
من:منم میخوام آلیا باشم
الکسا:پس با این این حساب من هاک ماثم
با خوشحالی به اتاق من میریم و نقابامون رو بر میداریم.تصمیم می گیریم قسمت لیدی وای فای رو بازی کنیم.
من که مثلا آکوماتایزد شدم و لیدی وای فایم سعی می کنم نقاب لیدی باگ(امیلی)رو در بیارم و کت نوار(برایدن)توی صحنه میاد.من با تقلید صدا میگم:ههههه!چه رمانتیک!گربه کوچولو اومده عشق حشره ایش رو نجات بده
لیدی باگ(امیلی):من عشق حشره ای اون نیستم!
کت نوار(برایدن با شوخ طبعی):بعدا به اونم رسیدگی می کنیم.
حسابی توی نقشمون فرو رفتیم که مامان در رو باز میکنه و میگه:اوه!ببخشید مزاحمتون شدم سوپر هیرو های پاریس!می خواستم بگم شام حاضره و بعد از شام باید یه راست برین توی تختتون!
یادم رفته بود بگم الکسا و برایدن امشب قراره پیشمون بمونند
من:مامان میشه یه کم بیشتر بیدار بمونیم؟
مامان:نه عزیزم،فردا می تونید ماموریتتون رو تموم کنید،بعده شام مسواک یادتون نره منتظرتونم.
بعده اینکه شام خوردیم و مسواک زدیم به اتاقمون میریم.من و امیلی به اتاق خودمون و الکسا و برایدن به اتاقی که مامان براشون در نظر گرفته.
درست وقتی داشتم خواب لو رفتن هویت لیدی باگ و کت نوار رو می دیدم صدای امیلی منو بیدار کرد:پیس پیس،بلیر،بیدار شووو.
_تو این وقت شب توی اتاقم چیکار میکنی؟ساعت3نصفه شبه!
_آخه از توی کمدم داره یه صدایی میاد،یه صدایی مثل آهنگ میراکلس!
پارت بعد هیجان انگیز و باحال!نظر فرامووووووششش نشهه
نویسنده:خودم